؟ هرچه شد، نه به یأس دچار شو نه به عُجب.
|
قطره ای دل روی تیک انتخاب افتاده است ماه، گویا باز از درس حساب !1 افتاده است دست و بال مشک، پر بود از تبسم، از غزل مشک، اینجا بی نیاز از لطف ِ ... ! -می توانم حس کنم من هم حضور پرده را پردهء عطری که بر عطر گلاب افتاده است- قافیه با آب، هرگز... بگذریم اما هنوز ردّی از خون از حرم تا التهاب افتاده است شأنتان روز نخستین در حجاب افتاده است ! گوییا وقت عبور از شرم این بن بست ظلم اسب تن آسان مغرب در شتاب افتاده است رو بپوشان مغرب حیران که رو در روی اشک بر پگاه نی، نگاه آفتاب افتاده است
1: مقصود از حساب، حساب پذیرفته شده در اندیشهء راسیونالیست هاست که ایثار و ازخودگذشتگی را به هیچ روی برنمی تابد و نمی پذیرد .
پیشتهادهای نویسنده: ما فقط ادّعا داریم در پیشگاه امام زمان [ شنبه 93/12/9 ]
[ نظر ]
|